روزی میرسد که دلتنگی های من تمام میشود،روزی میرسد که گریه های من تمام میشود،
روزی میرسد که تنهایی های من تمام میشود،روزی میرسدکه من دوست داشتنی ترین زندگی
راشروع میکنم وتمام وجودم سرشاراز محبت وعشق میشود اینهاامیدهایی است که درنبوداوبه
خودم میدهم تاعشقش راازیادنبرم واورامال خودبدانم!امانمیدانم درفراغ ونبوداوچگونه زندگی کنم
ورویاهایم راپرکنم.درنبود اوبرای چه کسی اشک بریزم ورویاهایم رابسازم خیلی تحمل میخواهدتاعشق
راازاوگدایی کنی واوهیچ واکنشی نشان ندهد!اه نمیدانم چه کنم وبرای فرار ازدرد های خود به کجا
بروم.روزی خواهدرسید که من این ارزوها راباخودبه گورمیبرم واودرآغوش دیگری زندگی می کند!
اماقول میدهم تازمان مرگم بارویاوامیدهایم به زندگی بااوزندگی کنم!