loading...
تنهایی
دوسداشتنی بازدید : 0 دوشنبه 29 مهر 1392 نظرات (0)

همین روزهاست

که باید چمدانم رابردارم
و بروم.
جاده ها مرافریادمیزنند
درگنگترین سکوتی
که عذاب رفتن توست
آنهاهم فهمیده اند
نبودن تو ناعادلانه ترین
حکم خدابود در حق من که عاشقانه پرستیدمت!
بی هیچ حرفی ماندم
و دیوارها،
پنجره ها،
همه حکم پوسیدن مرازمانی دادند
که تو راحت در را بستی ورفتی
و من ماندم وخانه ای
که انفرادیترین سلول دوست داشتنت بود!
سلولی خالی از"تو"
وپراز"من"
سلولی که حتی درودیوارهایش
تو را نفس میکشند
باهمان عشق
حواست با من هست!
"تو" دل کندی
و"من"،
"من" دارم جان میکنم
جان...

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
نام : گمنام شهرت : سرگردان زادگاه : محراب غم تاريخ تولد :در یکی از روزهای بارانی شماره شناسنامه : نامفهوم مدت محکوميت : حبس ابد نام پدر : کوه رنج نام مادر : فرشته ی غم نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم قد:كمتر از خاك وزن:به سنگيني بغض چند ساله رنگ چشم:بارانی رنگ مو:همرنگ درد مقطع تحصیلی:پايه آخر بد بختي گناه:انسان بودن جرم:به دنیا آمدن محکومیت:زندگی کردن زمان رهایی:مرگ چراغم :خاموشی سقفم :آسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : فراموشی دردم : فراغ فريادم : سکوت آرزويم : مرگ زندگيم :سیاه پر کلاغی اميدم :ناامیدی آدرس : خيابان غم – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت – پلاک ناباوري (به نيستي محكوم شدم،اماگله ندارم)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 19
  • بازدید کلی : 194
  • کدهای اختصاصی

    ساخت كد آهنگ

    دریافت کد قفل کلیک راست

    دریافت کد قفل کلیک راست


    Up Page
    کد پرش به بالای صفحه وب
    دریافت کد ابزار آنلاین

    طراحی سایت